تیس: بندرگاهی استراتژیک در تلاطم دریاهای شرق باستان


 


مکرانا - ما هم اکنون می دانیم مکران (احتمالا پس از ورود اسلام) اقامتگاه طولانی بسیاری از اعراب بوده است ، چرا که ویرانه هایی در آنجا کشف شده که به باور باستان شناسان متعلق به اعراب است.

نظریات مستندی مبنی بر اینکه روابط مستحکمی میان اعراب و ساکنان مکران پس از اسلام برقرار بوده مطرح شده است. در پیوند به همین موضوع ، نقشه ای تاریخی متعلق به دوران اسلامی کشف شده است که گفته میشود ابن حوقل (محمد ابوالقاسم بن حوقل، 969-943) جغرافیدان عرب بغدادی آن را ترسیم نموده است. این نقشه که سرزمین مکران و جزئیات آن را نشان میدهد در قرن دهم ترسیم شده است.

هرچند در نقشه های ابن حوقل وضوح زیادی دیده نمیشود و مقیاس ها و استانداردهای جغرافیایی رعایت نشده اند، اما یک مأخذ ارزشمند و موثق در میان حدسیات است که میتواند بطور کارشناسی مورد توجه قرار گیرد.

بندر بزرگ تیس در سواحل مکران (برخی مورخان آن را بندر بزرگ عربی توصیف کرده اند) که در برخی دوره ها پایتخت مکران نیز بوده است ، امروزه یکی از روستاهای شناخته شده و توریستی در بلوچستان است . تیس در فاصله ی 100 مایلی غرب بندر گوادر در گذشته بندرگاهی امن ، سهل الوصول  و مهم جهت کشتیرانی و حمل و نقل دریایی بوده است . در مجاورت آن اولین ایستگاه تلگراف خطوط ارتباطی خلیج فارس در چهبار (بندر چابهار امروزی) قرار داشته است.

یک مجله جغرافیایی بین المللی تاریخی وضعیت بندر چابهار در آن دوره را اینگونه توصیف کرده است: محل ایستگاه تلگراف خلیجی و حد نهایی خطوط ارتباطی در شرق خلیج (خلیج چابهار) که از طریق چند مایل از امتداد کوهها و تپه های مینیاتوری از مناطق اطراف خود مجزا شده است و در میان آن دره ای باریک نهفته است که نهایتا به بندر باستانی تیس منتهی می شود . اگر شما بر قایقی از بندر چابهار سوار شوید و خلیج را در طول ساحل طی کنید ، به دهانه ی این دره خواهید رسید ، آنگاه در ابتدا با قلعه ای زیبا و خوش منظره بر فراز تپه ای کم ارتفاع مواجه خواهی شد . این قلعه ورودی دره را (که به بندرگاه تیس منتهی شود) کاملا مسدود نموده است.

با این تفاسیر تردیدی باقی نیست که بندر تیس در آن دوره در اوج شکوه و مرکزیت سوق الجیشی بلوچستان قرار داشته است . زمان ساخت این قلعه نامشخص است اما حداقل اینکه در دوره حکومت سلسله بارکزهی ها در اواسط قرن 19 میلادی (مصادف با مأموریت ژنرال گلداسمیت در بلوچستان) بازسازی شده است.

در آن برهه تاریخی در حدود یک مایل بالاتر از قلعه ، دهکده کوچکی وجود داشته است ، شغل ساکنان محل ماهیگیری و معماری خانه ها اغلب برگرفته از چوب ، حصیر و درختان خرما بوده و اغلب مردم اوقات خود را به کشاورزی و استراحت در زیر سایه تاکستان های موز سپری میکرده اند.

دره ی تیس تقریبا مساحت کمی دارد و تا همین اواخر خرابه های تمدن دیرینه آن در اطراف روستاهای آن وجود داشته اند و همچنین وجود انبوه عظیمی از آثار متعلق به دوره های باستان بصورت سفالین در برخی از منابع تاریخی مورد اثبات قرار گرفته است . با این تفاسیر این نظریه قوت میگیرد که صنعت سفالسازی درمیان ساکنان تاریخی بندر تیس بسیار رواج داشته است . امری که بر ادعای وقوع «تمدن سازی تاریخی در بلوچستان» صحه میگذارد . بسیاری از جهانگردان و مورخان در هنگام بازدید از بلوچستان در گزارش سفرنامه های خود به این موضوع اشاره داشته اند که "مردم بلوچ در هنر سفالسازی مهارت بسیار دارند."

هم اکنون اعتقاد عمومی بر اینست که مبدأ اغلب اشکال شیشه ای و سرامیکی کشور چین است. با این حال در منطقه تیس مقادیر زیادی از اشکال شیشه ای باستانی یافت شده ، اما بر طبق گفته کارشناسان ونیزی راز چگونگی ساخت این مواد هرگز کشف نشده است. بیشتر این اشکال بشکل النگو هستند و اغلب آنها از حفاریهای صورت گرفته در شهرهای باستانی سواحل مکران کشف گردیده اند.

در مناطق ساحلی مکران همچنین اشکال خاصی از سفال با بافت بسیار مرغوب یافت شده است که با رگه های ملایم سبز رنگ لعاب داده شده اند ، بنظر میرسد این سازه ها به سفارش افراد خاص ، پادشاهان و درباریان ساخته شده باشد.

کلونل هولدیچ در شرح سفر خود به مکران نوشته است: در دو طرف دره ی تیس صخره های سنگی به شکل شش ضلعی ساخته شده است که تندیس برخی پادشاهان بر روی آن حکاکی شده است.

او میگوید یکصد نسل از مردم بلوچ در آنجا دفن شده اند. همچنین این موضوع را مورد اشاره قرار می دهد که تخته سنگهای صاف و عظیم الجثه ای که این منطقه را تحت حصار خود درآورده اند ممکن است به این ظن قوت دهد که این منطقه ممکن است مبدأ شهر باستانی «تلارا» باشد که در واقع بسیار با خصوصیات این منطقه شباهت دارد . متاسفانه از تاریخ و سرگذشت این شهر تاریخی هیچگونه اطلاعی در دست نیست. «تلار» در زبان بلوچی بمعنای انباشت رشته رشته از صخره ها و تپه ها است.

دلایل واضحی وجود دارد مبنی بر اینکه بندر تیس در دوره ای که صنعت ، توریسم و تجارت در آن رونق داشته ، محل بارگیری کشتیهای هندی بوده است. علاوه بر سهل الوصول بودن آن ، مهمترین دلیل اینکه در آنجا برخلاف بسیاری از مکان های مشابه آن ، بادهای موسمی فعالیت در ساحل را تحت تاثیر قرار نمیداده است.

در فصولی که دلتای سند و بندر دیبل (در نزدیکی کراچی امروزی) بعلت شرایط نامناسب جوی در دسترس نبودند ، بندر تیس سهل العبورترین مکان برای دریانوردان بوده است . درواقع تجارت منطقه ای قابل توجهی بین مناطق ساحلی بلوچستان و سرزمین های متمدن دیگر وجود داشته است. بطور خاص شهرهای باستانی مکران که عمدتا در دره ها و دامنه کوهها شکل گرفته اند ، علی الخصوص بندر تیس در دوره ای خاص مأمن صنعت و تجارت در بلوچستان بوده اند.

سرزمین مکران: شاهراه فاتحان شرق


پاسخ به یک ابهام: نسل عربی، بازماندگانی از فتوحات اسلامی در میان هویت بلوچی


مکرانا - ماموریت محمد بن قاسم فرمانده جوان 17 ساله ی مسلمانان نهایتا با موفقیت بپایان رسید و حکومت اسلامی که از این پیروزی شکل گرفت در طی چندین دوره بطول انجامید ، تا اینکه سلطان محمود غزنوی در سال 1005 میلادی به حکومت قرامطه (شیعیان اسماعیلی) در ملتان (پنجاب پاکستان) خاتمه داد.

نکته قابل توجه اینست که سربازان عرب که بقصد فتح مکران ، سند و هند آمده بودند ، عمدتا یا مجرد بودند و یا همسران خود را در شهر خود رها کرده بودند. چراکه ممکن بود هیچیک از آنان به کشور خود بازنگردند.

جان ایلیوت ، مورخ برجسته و استاد دانشگاه آکسفورد (معاصر) میگوید: پیامی از سوی خلیفه سلیمان بن عبدالملک (717-674) برای آنان ارسال شد به این مضمون که «بجنگید و کشته شوید ، هیچیک از شما هرگز به سوریه (مقر حکومت اسلامی) باز نخواهد گشت

 

بنابراین آن فاتحان عرب مسلمان چه شدند؟ آیا نسلی از آنان بجای مانده است؟

پاسخ به این سوال بنظر میرسد این باشد که به احتمال قوی فرزندان آنان هم اکنون بخشی از قبایل نیروند مرزی «رند» بلوچ باشند . بهمین دلیل است که بسیاری از افراد این قبیله معتقدند اجداد آنها سوری هستند . هرچند که ممکن است آنان از سرگذشت تلخ اجداد سامی خود آگاه باشند. بهرحال تاریخ سرنوشت قبایل «رند» از غرب مکران و قبایل «بدوی» از شرق سرزمین های عربی را بهم گره زده است . هرچند آنها فرهنگ و زبان متفاوتی داشته باشند.

اعرابی که از زنان بلوچی زبان مکران برای خود همسر اختیار نمودند ، فرزندان آنها به زبان مادری خود سخن میگویند و به احتمال زیاد در طی این چند نسل هرگونه دانشی از زبان پدران عرب خود را از یاد برده اند .

 

مکران: دروازه تجارت جهانی و دوران شکوه و عظمت آن در چشم انداز شرق

 


                          شاهراه تاریخی مکران به هند

 

بمدت سه قرن حکام عرب تبار بر سِند حکومت داشته اند ، درطی این مدت مکران یکی از شاهراههای ارتباطی بین غرب و شرق بوده است که مانند آن حتی در مرزهای هند و یا کابل که دولتهای مدرنی بوده اند وجود نداشته است.

بوسیله ی این شاهراه بخش عظیمی از تجارت توانای هند صورت می گرفته است. تجارتی که هر کشوری بواسطه برخورداری از این کلید طلایی هرگز در صحنه رقابت شکست نخواهد خورد. این کلید طلایی گاهی بدست اعراب، ترکها ، پرتغالیها و انگلیسیها نیز رسیده است.

با شروع قرن یازدهم در قرون وسطی آثاری از کاهش سریع رفاه اقتصادی در مکران پدیدار میشود. با اینحال موقعیت و مزیت جغرافیایی آنرا از ویرانی و تخریب بیرحمانه توسط ترکها و تاتارها که در بیشتر مناطق اتفاق افتاد نجات بخشید.

 

در تاریخ معاصر تنها مدت زمان اندکی است که مکران (بلوچستان) از تجارت و اقتصاد جهانی بدور مانده است . ممکن است اطلاعات زیادی در نقشه های امروزی در مورد آن وجود نداشته باشد. اما هم اکنون که تاریخ آن را مورد واکاوی قرار می دهیم از گذشته درخشان و پراهمیت آن شگفت زده می شویم . نه تنها از سرگذشت افرادی که هرودوت آنها را ثبت کرده مطلع می شویم ، بلکه آثاری از چگونگی حرکت کشتی های نئارکوس در سواحل مکران می یابیم . گویا در آن زمان سواحل مکران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است ، همانگونه که این اهمیت را امروزه نیز حفظ کرده است.

وقایع تاریخ را که مورد بررسی قرار میدهیم ، متوجه مسیرهای عجیب حرکت اسکندر می شویم . انگار نوعی جنون او را وادار به گذر از این مسیرها میکرده است.

ممکن است اینطور بنظر آید که جغرافیدانان مسلمان بیش از دیگر جغرافیدانان جهان ، سند و مکران را مورد شناخت و بررسی قرار داده و تحقیقات آنها جامعتر باشد. بنابراین بخش اعظم منطقه مورد شناخت قرار گرفته و جزئیات طبیعت و شرایط جغرافیایی آن بنحوی دقیق تر شرح داده شده است. توپوگرافی امروزین مکران بسیار شبیه به مکان نگاری هایی است که از زمان اسکندر بجای مانده است . با این حال تفاوت آن با خصوصیات جغرافیایی دره ی سند در قرون وسطی بقدری آشکار است.

تغییر مسیر رودخانه بزرگ آن از غرب به شرق ، وابسته به برخی قواعد طبیعی، خشک شدن و ناپدید شدن برخی سایتها و بسترهای طبیعی ، تغییرات مداوم در خط ساحلی در اثر تفاوتهای موسمی ، بنابر توصیفاتی که از مکتوبات قرون وسطی در دست است از جمله تغییراتی است که در جغرافیای طبیعی مکران تاکنون بوقوع پیوسته است.

 

شاهزاده ی امید: تندیس طبیعی و شاهکار خلقت در قلب کوهستانهای مکران

 

مکران سرزمینی از تپه ها ، دره های باریک و بشدت صعب العبور است . کوهستانهای آن بسیار بلند و فقط در برخی نقاط قابل دسترسی هستند که قدمت آنان به هزاران سال پیش از مسیح برمی گردد و تا به امروز پابرجای مانده اند. در نتیجه هر نقطه ای از این سرزمین ، تاریخی نهفته در خود دارد.

در طول مرزهای غربی هند، در جنوب جیکب آباد (از شهرهای تاریخی ایالت سند پاکستان) جهت کلی دره ی سند با شاخصها و جهت کوههای غرب آن مقداری متفاوت است ، در واقع این کوهها بصورت پشته های موازی و بلند از دشت های سند تا فلات بلوچستان قرار گرفته اند و بخش شرقی سیستم مذکور در مجاورت دریای بین کراچی و خلیج سانمیانی قرار دارد. در کرانه ی غربی سانمیانی ، خط ساحلی وجود دارد که تقریبا روند کلی نیمه غربی سیستم را نشان می دهد.

 

در مسیری به موازات جهات شمالی و جنوبی رود سند ، صفحاتی بشکل موازی با سواحل مکران شکل گرفته است که یک بخش مثلثی بین خود و بخش شرقی آن در حال بوجود آمدن است که به دریای بین کراچی و سانمیانی متصل می شود.

بطور کلی میتوان بخش های غربی سرزمین های سند را به فلات وسیع بلوچستان نسبت داد ، برطبق این یافته ها ادعای ارضی بلوچ ها بر کراچی چندان هم بیراهه نیست.

در مناطق پَست این فضا ، رودخانه پورالی (نام باستانی آن: ارابیوس) جاری است که بطور ملایم متمایل به غرب است و در گذشته از طریق یک منطقه کم ارتفاع به دریا راه داشته است .

 

 

                    کوهستان و دره ی پورالی

 

«هرابوت» منطقه ای در جوار رودخانه پورالی در گذشته محل تجارت و صادرات مروارید و مرکز باستانی دراویدیان «رامباکیا» بوده است (با توجه به اینکه رامباکیا یکی از شهرهای مهم حکومت لاس بلا در مکران باستان است) .

کلونل هولدیچ در شرح جهانگردی های خود از مکران میگوید: مکران سرزمینی پر از دره های بلند و باریک است که از غرب تا شرق آن را در برگرفته است ، عریض ترین و مهم ترین آنها دره ی کیچ است . زهکشی اصلی این منطقه بوسیله شبکه ای از کانال ها بسمت جنوب به دریا راه پیدا می کند و از آنجائیکه در طول کرانه های راست آن ، حوزه های آبخیز از دره های باریک عبور میکند، مناظر باشکوهی بوجود می آورد و صحنه ای از مناظر بدیع را به نمایش میگذارد .

 


سواحل مرتفع و صعب العبور مکران

 

چرا بیشترین فتوحات شرق از مسیر مکران انجام میشده است؟

مکران در واقع سریعترین گذرگاه از شرق به غرب است . در نقاط معینی در امتداد ساحل ، دامنه های کوه در مجاورت دریا قرار میگیرد و در میانه ای از مسیر که ساحل با پشته ای از صخره های صعب العبور حصار میشود ، پرتگاه هایی عظیم الجثه رو به دریا پدید می آیند .

راسمالا (یک نقطه ساحلی در نزدیکی گوادر) که از چنین خصوصیات استراتژیکی برخوردار است ، بطور موثری از پیشروی ارتش یونانی به مناطق غربی مکران جلوگیری نمود .

پیش ازین به نقش ارتباطی شاهراه ساحلی مکران (یک بزرگراه باستانی) اشاره کردیم . درواقع این مسیر سوق الجیشی تنها راه توسعه برای بسیاری از ممالکی بوده است که تجارت بین غرب و شرق داشته اند . با توجه به این امتیاز مکران نسبت به سرزمینهای مجاور خود ، این مسئله بیشتر قابل درک خواهد بود که چرا بسیاری از جهانگردان ، پادشاهان و ارتشها راه عبور از مکران را برگزیده اند و اینکه بسیاری از کشورگشایی ها از جمله فتوحات اسکندر ، مغولان ، افشاریان ، فتوحات اسلامی و... یا به کمک مردم بلوچ و یا از طریق سرزمین آنان صورت گرفته است .

بازشناسی تاریخ: رد پای جهانگشایان تاریخ در مکران

      بسیاری از شواهد تاریخی حاکی است «کیـــچ» یا مکران امروزی سرزمینی امن برای اقوام مهاجر تحت ستم بوده است


مکرانا - در مورد محل تاریخی کیچ روایات مختلفی نقل شده است ، از جمله دره ی کیچ در مکران و یا دیگر دشت های مسطح در گنداوا، آنچه که امروزه تحت عنوان کچ- گنداوا (یک منطقۀ کم ارتفاع در نزدیکی کلات) شناخته می شود.

 

منطقۀ « فرومانروایی کیچ» که اغلب در منابع جغرافیایی قرون وسطی از نام آن ذکر بمیان آمده و البته توسط خاورشناسان نیز مورد اشاره قرار گرفته ، در منابع تاریخی آمده است که در شمال غربی بلوچستان واقع شده و تا مرزهای کرمان گسترش داشته است. مردم هند نیز احتمالا روابط تاریخی با ساکنین بلوچستان داشته اند ، الفاظ  kach،  kachi و  Katz در غرب هندوستان بسیار مورد استفاده قرار می گیرند و همواره نشان دهنده یک مکان مسطح هستند ، حتی اگر منظور قسمتی صاف و مسطح در میان کوه ها باشد .

 

در مورد مهاجرت های وسیعی که در ماقبل تاریخ از طریق مکران به هند صورت گرفته است نیاز است تا مطالعات عمیق تری صورت گیرد. با این حال نیل فرگوسن ، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد (معاصر) می گوید «دهها هزارتن از ملت های بیگانه یکی پس از دیگری به دامنه های سرسبز هند سرازیر شدند و با مردمان سرزمین هایی فراتر از مرزهای خود ، هویت مشترک ایجاد نمودند. اما در این مورد یک استثنا وجود دارد و آن سرزمین مکران (بلوچستان) است

نژادهای راجپوت هم اکنون در لاس بلا نژاد غالب هستند ، آنها در دره ی کیچ مکران نفوذ بالایی دارند. به احتمال زیاد آنها مهاجران بسمت غرب بوده اند ، آنها قبایل «مید» هستند ،شاید همان روستائیان ماهی گیر ساحل نشین . در مورد چگونگی سکونت آنها در مکران آمده است «هنگامیکه گروهی از مخوف ترین دزدان دریایی دریاهای شرقی بر دره ها و ارتفاعات شمالی سند موضع تسلط یافتند ، قبایل راجپوت بتدریج ازمناطق شمال غربی به دلتای سند رانده شدندو از آنجا از طریق سند درمکران جای گرفتند

 


                       سربازان آشوری

 

اگر نظریه «سلسیوس آرین» در نسبت دادن فتح شمال هند بدست میدها و آشوریان صحیح باشد ، هم اکنون نیز ممکن است فرزندان آن فاتحان در میان ماهیگیران سواحل دریای مکران وجود داشته باشند .

با توجه به روایات اصطخری (ابواسحاق ابراهیم بن محمد الاصطخری، جغرافیدان ایرانی) و ادریسی(ابوعبدالله محمد الادریسی، 1161-1099) : جغرافیدان مراکشی، فاصله ی بین بندر تیس و کیچ (بزرگترین شهر که در بزرگراه میان مکران و هند قرار داشته است) به اندازه ی 5 شبانه روز راه بوده است. در این میان دره های طولانی و وسیعی وجود دارد که از جهت مکران بسمت هند پیش می روند ، بنا به مقیاس های امروزی فاصله ی میان بندر تیس و کیچ ، 160 تا 170 مایل درنظر گرفته شده است.

 

                   کوه ایمان در کیچ

 

در محلی که هم اکنون بعنوان کیچ شناخته می شود ، در واقع هیچ آثاری از خرابه های باستان یافت نشده اما با تحقیقات وسیعتری که انجام گرفته ، محل ویرانه های مورد بحث در نزدیکی کلات در مجاورت کیچ امروزی کشف شده است. با این حال اگر در پی جزئیات دقیق تری باشیم ، ادریسی وسعت شهر کیچ را به اندازه ی وسعت شهر ملتان (یکی از شهرهای مهم پنجاب) دانسته است، در واقع کیچ بزرگترین شهر مکران بوده است.

 

رودخانه کیچ که از منطقه غرب تا شرق بلوچستان عبور میکند

 

هنری مایرز الیوت (1853-1808م) نویسنده کتاب تاریخ هند، بنقل از ادریسی در توصیف وضعیت شهر کیچ نوشته است «درختان نخل فراوان ، تجارت گسترده و زمین های کشاورزی حاصلخیز است. از کیچ تا پنجگور دو شبانه روز راه است و در غرب کیچ بندرگاه تیس قرار گرفته است

 

***

در طول مناطق تپه ای در مرز سند ، بطور پراکنده کنفدراسیون بزرگی از قبایل قدرتمند «رند» وجود دارد که نفوذ آنها بسمت غرب مکران گسترش یافته است .

قبایل رند چه از طریق کوهستانهای نزدیک کویته و چه از طریق مرزهای غربی به مکران آمده باشند ، از جمله بلوچ های اصیل بشمار می روند . رندها اغلب از اشراف بلوچستان هستند.

البته کلونل هولدیچ (جهانگرد مشهور انگلیسی) در مورد ترکیب جمعیتی مکران معتقد است حتی در جاییکه راجپوتها جمعیت غالب هستند بیشترین ساکنان بومی آنجا را مهاجرانی از حلب (شهری در سوریه) تشکیل می دهند.

وی می گوید به احتمال زیاد رندها بازماندگان سپاه اسلام به فرماندهی محمد بن قاسم هستند ، هنگامی که جهت استیلای بر هند در سال 712 میلادی بدانجا لشکر گشود .

 

بر طبق روایت های تاریخی مرتبط بلوچستان ، «سمیرامیس» ملکه افسانه ای آشوریان و سرزمین بابل و همچنین کوروش از سرزمین مکران دیدار کرده اند. البته هرچند آنها عملکرد بهتری از جاه طلبی های اسکندر داشته اند ، اما بهرحال اهداف آنها عموما برانگیختن خشم مردم این منطقه بوده است.

حجاج حکمران عراق نیز سه فرمانده برای فتح آسیا گسیل داشت ، یکی بسوی سمرقند ، دیگری جهت مقابله با پادشاه کابل و نهایتا یکی بجهت هند که از قلب مکران عبور می کرد.

 

 

        محمد بن قاسم: فرمانده مسلمانان و فرستاده حجاج

 

حجاج حدود 6 هزار سرباز عراقی و سوری همراه با 3 هزار شتر به فرماندهی برادرزاده اش محمد بن قاسم به سند اعزام نمود . حاکم سیلان جهت استقبال مقداری هدایا برای سپاه اسلام می فرستد ، اما چندی از راهزنان از قبایل «کاراک» و «مند» به کاروان هدایا حمله و آن را غارت می کنند ، حاکم مکران که از ماجرا اطلاع می یابد در وهله ی اول گروهی را برای مجازات راهزنان اعزام کرد ، سپس یک گارد نظامی از قبایل جت و مند و 6 هزار شترسوار را مامور همراهی مسلمانان نمود . حاکم مکران به محمد بن قاسم پیشنهاد داد سپاه خود را از طریق دریا با همراهی 5 منجنیق به «دیبل» (بندرگاهی باستانی در نزدیکی کراچی) بفرستد.

گروهی که تحت نام «کاراک» مسمی بوده و در عبارات فوق ذکر آنها بمیان آمد در واقع هویت آنها از " Krokala" بخشی از جنگجویان نئارکوس ، دریاسالار اسکندر مقدونی برگرفته شده است و همینطور نام شهر «کراچی» که هنوز هم وجود دارد .

بلوچستان در باستان و قرون وسطی: کرانه های شرقی و تمدن درخشان لاسبلا

 


مکرانا - یکی از وسیع ترین نواحی مرزهای بلوچستان که در طول دریای عمان و اقیانوس هند امتداد یافته مکران است. با این حال این امکان وجود دارد که موقعیت جغرافیایی و وسعت این سرزمین در میان برخی از جغرافی دانان نسبتا ناشناخته باشد. مکران در امتداد سواحل شمالی دریای عربی (مکران) بین کراچی و خلیج فارس، از خلیج سانمیانی در شرق شروع و تا میانه ای از خاک ایران ادامه دارد.

 

در واقع «مکران» بیشتر یک محدودۀ جغرافیایی است تا یک ایالت سیاسی که همچنین بعنوان بیشترین بخش از نواحی جنوب بلوچستان شناخته می شود. بخشی از آن در کشور ایران و بخشی دیگر تحت تاثیر پاکستان قرار دارد، مکران همچنین دشت وسیعی است که در مرز با رودخانه های سرباز جای گرفته است. اما مناطق غربی بلوچستان که در سواحل دریای عمان قرار دارند چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

 

برخی معتقدند اسم مکران از دو واژۀ «ماهی» و «خوران» برگرفته شده است. زیرا در گذشته جمعیت کثیری از مردم مکران احتاجات غذایی خود را از صید ماهی برآورده می ساخته اند. اما نکتۀ شگفت آور اینجاست که نه تنها مردم مکران، بلکه سگ، گربه، گاو و شترهای آنان نیز ماهی خوار بوده اند!

 

گویش زبان بلوچی از بلوچستان شرقی آغاز و تا دماغۀ جاسک سخنوران آن زندگی می کنند.

 

در تاریخ، از جاسک بعنوان یکی از مناطق مهم ساحلی مکران یاد شده است. همچنین در گذشته ایستگاه تلگراف جاسک، ارتباط بین سیستم تلگراف خلیج فارس و خطوط زیردریایی را برقرار می کرده است. این خطوط از طریق زمینی با بوشهر و از راه فرات با بصره متصل بوده است.

 

 

کرانه های شرقی و تمدن درخشان لاس بلا             

در کرانه مرزهای شرقی مکران و کراچی، کم و بیش دشت های باز و وسیعی در منطقۀ لاس بلا وجود دارند. در دورۀ استعمار بریتانیا در هند، لاس بلا برای بسیاری از ساکنان غربی هندوستان شناخته شده بود. در آن زمان لاس بلا در واقع برای آنان یادآور مرگ «سررابرت ساندمن» بود ، او جایگاه سیاسی بالایی در لاس بلا داشت.

 

سر رابرت ساندمن (1892-1835) پسر ژنرال رابرت ترنبال است ، وی ماموریت خود را ابتدا در دیره غازی خان شروع کرد و با طوایف بلوچ طرح دوستی برقرار کرد. او سعی داشت با شوراندن قبایل بلوچ و حکومت کلات بر علیه یکدیگر نفوذ و قدرت بریتانیا را در بلوچستان افزایش دهد ، وی در سال 1876 معاهده ای را با خان کلات و متعاقبا با دولت هند منعقد نمود که بر اساس آن اداره این منطقه خودمختار به امپراطوری بریتانیا واگذار می شد. در سال 1877 مکانی را بمنظور حکمرانی بلوچستان دایر نمود که تا پایان عمرش باقی بود. رابرت ساندمن در 1892 در بیلا مرکز لاس بلا در جنوب بلوچستان درگذشت.

 

کلونل توماس هولدیچ (1929-1843) در مجلۀ بین المللی جغرافیا در شماره ای که در آوریل 1896 انتشار یافت به تفصیل به این موضوع پرداخته است ، وی محل اقامت ساندمن در لاس بلا و باغی که هم اکنون محل دفن او را احاطه کرده است را درخشانترین نقطۀ آن منطقه دانسته و آن مکان را دارای چشم اندازی بدیع و بی نظیر توصیف کرده است.